تکبیرة الاحرام
"نماز" با گفتن "الله اکبر" آغاز می شود، گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست.اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است.
با این تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود.هنگامی که نماز را شروع می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان "نیت" است و از اجزای اصلی نماز به شمار می آید.
هنگام گفتن "الله اکبر" مستحب است، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببریم.پس از گفتن "الله اکبر" سوره حمد را می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
(الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ)
پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از قرآن را می خوانیم به عنوان نمونه، می توان سوره توحید را خواند:سوره توحید
بسم الله الرحمن الرحیم
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ )
پسرها و مردها باید در نماز صبح ، نماز مغرب و نماز عشا، حمد و سوره را (در رکعت اول و دوم) بلند بخوانند ولی دخترها وبانوان، اگر نامحرم صدای آنان را نشنوند می توانند بلند بخوانند و در نماز ظهر و نمازعصر همه باید حمد وسوره را آهسته بخوانند.
انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که اصلا نمی تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند و بهتر آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.
رکوع نماز
رکوع نماز-پس از تمام شدن حمد وسوره سر به رکوع خم می کنیم و دستها را به زانوها می گذاریم و می گوییم:
"سبحان ربی العظیم وبحمده"
و یا می گوییم: "سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله"
سجده نماز
سپس سر از رکوع برداشته (می ایستیم) و آنگاه به سجده می رویم و هفت عضو بدن؛ یعنی پیشانی، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته و می گوییم:
"سبحان ربی الاعلی وبحمده"
یا "سبحان الله" را سه مرتبه تکرار می کنیم.
در سجده نماز، باید پیشانی را روی خاک یا سنگ یا چیزهای دیگری از زمین بگذاریم.هنگام نماز خواندن سجده بر چیزهایی که از زمین می روید و برای خوراک و پوشاک انسان مصرف نمی شود نیز صحیح است.مهر نماز که بیشتر در بین ما معمول است، در حقیقت قطعه خاک پاکیزه ای است که نمازگزار همراه خود دارد تا برای سجده، پیشانی را روی آن بگذارد.
سجده دوم نماز
پس از سجده اول ، می نشینیم و بار دیگر به سجده رفته و سجده دوم را مانند سجده اول بجا می آوریم.با تمام شدن سجده دوم، یک رکعت نماز به پایان می رسد؛ یعنی تا بدینجا، رکعت اول نماز را خوانده ایم، بنابراین بطور خلاصه، رکعت اول نماز عبارت است از:
1- تکبیره الاحرام (گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز).
2- قرائت (خواندن حمد و سوره).
3- رکوع و ذکر آن.
4- دو سجده و ذکر آنها.
رکعت دوم نماز
پس از تمام شدن رکعت اول نماز، بدون آن که صورت نماز به هم بخورد و یا فاصله ای ایجاد شود، از جا برخاسته، بار دیگر می ایستیم و حمد و سوره را به همان ترتیبی که در رکعت اول نماز گفته شد، می خوانیم.
قنوت نماز
در رکعت دوم نمازهای روزانه، بعد از تمام شدن حمد و سوره و قبل از رکوع، مستحب است، دستها را روبروی صورت گرفته ودعایی بخوانیم؛ این عمل را "قنوت" گویند.در قنوت نمازمی توان این دعا را خواند:
"ربنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسن وقنا عذاب النار"
پیامبر خدا (ص) فرمود: "کسی که قنوت نمازش طولانی تر باشد، حسابرسی او در روز قیامت راحت تر است".
پس از قنوت، رکوع وسجده ها را مانند رکعت اول بجا می آوریم.
تشهد نماز
در رکعت دوم هر نماز، پس از تمام شدن سجده دوم باید در حالی که رو به قبله نشسته ایم "تشهد" نماز را بخوانیم؛
یعنی بگوییم:
"اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وال محمد"
سلام نماز
تا اینجا رکعت دوم نماز هم تمام می شود و اگر نماز دو رکعتی باشد؛ مانند نماز صبح، بعد از تشهد، با گفتن سلام، نماز را تمام می کنیم؛ یعنی می گوییم:
السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته
السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
اکنون نماز صبح را فرا گرفتیم و چنانچه نمازی که می خوانیم سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید در رکعت دوم نماز، بعد از خواندن تشهد، بدون آن که سلام نماز را بگوییم، بایستیم و رکعت سوم نماز را بخوانیم.
رکعت سوم نماز
رکعت سوم نماز هم مانند رکعت دوم است، با این تفاوت که در رکعت دوم نماز باید با حمد و سوره بخوانیم، ولی در رکعت سوم، سوره و قنوت ندارد و فقط "حمد" را می خوانیم و یا به جای حمد، سه مرتبه می گوییم:
"سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ"
پس اگز نماز مغرب می خوانیم، باید بعد از سجده دوم (در رکعت سوم) تشهد بخوانیم وبا سلام، نماز را پایان دهیم.
رکعت چهارم نماز
اگر نمازی که می خوانیم چهار رکعتی باشد؛ یعنی: نماز ظهر یا نمازعصر یا نماز عشا؛ پس از سجده ها (در رکعت سوم) بدون آن که تشهد یا سلام را بخوانیم، می ایستیم و رکعت چهارم را مانند رکعت سوم انجام می دهیم و در پایان نماز؛ یعنی پس از سجده دوم می نشینیم و تشهد و سلام را می خوانیم و نماز را تمام می کنیم.
خلاصه نماز
اکنون که چگونگی نمازهای روزانه بیان شد، یاد آوری این نکته لازم است که؛ آنچه در نماز خوانده می شود و یاد گرفتن آنها لازم است، تنها بیست جمله می باشد، پس یادگیری نماز را دشوار ندانیم، و این دستور زندگی ساز اسلام را کوچک نشماریم بلکه با چند ساعت صرف و چند مرتبه تکرار این جملات، به آسانی می توان نماز را فراگرفت. برای توجه بیشتر، با حذف جمله های تکراری، بیست جمله واجب نماز را یاد آور می شویم:
1-"اللهُ اَکبَر"
2-بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ
3-الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
4-الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ
5-مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ
6-إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
7- اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ
8-صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ
9-غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ
10- قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
11- اللَّهُ الصَّمَدُ
12- لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ
13- وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ
14- سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ
15- سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ
16- اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ
17- واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ
18- اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد
19- سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ
20- السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ
استفاده رکن در نماز: اجزاء واجب نماز یا به گونه ای هستند که اگر عمداً و سهواً کم و یا زیاد شوند موجب بطلان نماز می شود که این اجزاء واجب پایه های نماز(ارکان نماز) بوده و بدون آنان نماز را نمی توان دیگر نماز شمرد و دسته ای دیگر چنان هستند که اگر عمداً ترک شوند نماز باطل است ولی چنان چه سهواً ترک شوند به نماز بودن نماز ضربه نمی زنند و با اعمالی خاص می شود(مانند سجده سهو و یا نماز احتیاط) آن را جبران کرد.
استعمال رکن در حج:اصطلاحا به چهار گوشه خانه کعبه رکن می گویند(رکن اسود(محل قرار گرفتن حجرالاسود) ،رکن یمانی(نزدیک شکاف کعبه)،رکن شامی و رکن عراقی)از جمله احکام واجب درباره این ارکان این است که طواف خانه کعبه باید از رکن اسود آغاز و در همان جا پایان پذیرد. استعمال دیگر رکن در حج در بحث وقوف در عرفات است که وقوف رکنی نام دارد یعنی باید در عرفات برای صحیح بودن حج وقوفی رکنی (به گونه ای که بودن صدق کند)داشته باشیم و الا حج صحیح نخواهد بود.
تفاوتی که بین رکن در نماز و رکن در حج وجود دارد این است که در نماز اگر ارکان نماز سهوی هم ترک شوند نماز باطل خواهد بود اما در حج این گونه نیست و به عنوان مثال در وقوف رکنی اگر زائر نتواند به هر دلیلی وقوف رکنی را انجام دهد می تواند در شب وقوف اضطراری به جای آن انجام دهد.
اما استعمال رکن در علم کلام تعبیر دیگر از اصول دین است.
رکن نماز آن است که اگر آن را در نماز به جا نیاوریم و یا کم و زیاد کنیم نمازمان باططل می شود چه عمدا باشد و چه از رو فراموشی.
واجب غیر رکن آن است که اگر عمدا کم و زیاد شود نماز باطل می شود ول اگر از روی فراموشی باشد نماز باطل نمی شود.
احکام نماز:
در این درس و در سهای آینده احکام واجبات یازدهگانه نماز ذکر می شود.
نماز را باید به قصد قربت ببخوانیم یعنی نماز را به قصد انجام فرمان خداوند،آغاز کنیم و تا آخر نماز متوجّه باشیم که چه نمازی م خوانیم و این قصد را حفظ کنیم.
دو نکته مهم:
*به زبان آوردن نیّت لازم نیست بلکه همین که از ابتدا تا آخر نماز بدانیم چه می کنیم و چه نماز م خوانیم کافی است.
*اگر به قصد خودنمایی نماز ببخوانیم نمازمان باطل است.
توضیح: تصور ما از نماز در وقتی که آن را در اول وقت میخوانیم کاملا متفاوت از وقتی است که آن را در آخر وقت میخوانیم. کسی که نماز خود را به تأخیر میاندازد، مدام احساس دلشوره و دلواپسی دارد و بار سنگین نماز را بر دوش خود احساس میکند تا اینکه نمازش را بخواند. اما کسی که مقید است که نمازش را در اوّل وقت بخواند چنین تصوری از نماز بخواهد داشت.
فرض کنید رضا نماز خود را نخوانده است. وقتی مشغول میل کردن ناهار است احساس بدی در وجود او راه پیدا میکند. هنگامی که به نهان خود مراجعه میکند میفهمد علت آن دلشوره نخواندن نماز است. بعد از نماز که ـ مثلا ـ میخواهد استراحت کند باز دلشوره دارد. وقتی از خواب بیدار شد این دلشوره همچنان همراهش است و خلاصه تا آخر وقت بار نماز را به دوش میکشد تا اینکه از ترس قضا شدن نماز تکلیفش را ادا کند. شب هم به همین صورت نگرانی نماز مغرب و عشاء را دارد تا اینکه در آخر وقت نمازش را بخواند.
اما علی به محض شنیدن صدای اذان نماز ظهر و عصر خود را میخواند. علی مشغول صرف ناهار است که به یکباره به یاد نماز خود میافتد. در این صورت احساس رضایت میکند چون نمازش را خوانده. و خلاصه در تمام وقت نماز که یاد نماز خود میافتد همین احساس خوش آیند را تجربه میکند.
وقتی به نحوهی نماز خواندن رضا و علی نگاه میکنیم متوجه میشویم که:
1. نماز برای رضا کاری بس سخت و تکلیفی ناراحت کننده است، اما برای علی کاری آسان و تکلیفی دوست داشتنی میباشد.
2. رضا نماز میخواند تا تمام شود. به همین دلیل لذتی از آن نخواهد برد. ولی علی نماز میخواند تا وظیفهی بندگی خود را به جای اورده باشد.
3. علی برنامهی منظمی برای نماز دارد. به همین دلیل سنگینی و کلفت عمل از او برداشته میشود.امّا رضا به دلیل نداشتن برنامهی منظم همواره مشقت آن عمل را به دوش میکشد.
توضیح: نماز معراج مؤمن است و گناه در بند کشندهی روح آدمی. حالا کسی که اهل گناه و معصیت است وقتی نماز میخواند دچار تعارضی عجیب میشود. چرا که از یک سو، نماز میخواهد او را به عالم بالا ببرد و از سوی دیگر، گناه او را به قعر زمین میکشاند. در این کشمکش روح انسان خود را در فشار عجیبی میبیند که تحمل آن برایش بسیار سخت است. به همین دلیل است که وقتی گنه کاران وارد نماز میشوند همانند کسی که در زندان افتاده به سرعت خم و راست میشوند تا اینکه نماز خود را به آخر برسانند. حتی بعد از اتمام نماز هم حاضر نیستند برای چند دقیقهای که شده، در مکان نماز بنشینند و بلافاصله جای خود را ترک میکنند. در این کشمکش عجیب، ممکن است برخی گمان کنند راه رهایی از آن فشار روحی، ترک نماز است در حالی که نماز عبادتی نورانی و ملکوتی است و با کنار گذاردن آن نه تنها مشکل انسان حل نمیشود بلکه پیچیدهتر هم خواهد شد. حالتی که نماز برای نمازگزار آشکار میکند واقعیتی تأسف بار از درون او و چشمهی بسیار کوچکی از فشار قبر است که بعد از مرگ برایش رخ خواهد داد. نماز به او هشدار میدهد که در درونش چه میگذرد و با زبان بی زبانی به او گوشزد میکند که چه درون آلوده و سیاهی دارد. پس راه صحیح این است که هشدار نماز را جدّی بگیریم و با استعانت از نماز به جنگ شیطان درونی خود برویم و با عزم جدی بر ترک گناه، خود را از جهنم درونی خود نجات دهیم.
نماز در میان اعمال واجب جایگاه ویژهای دارد تا جایی که در معرفی آن فرمودهاند: «نماز ستون دین است». ساختمانی که در آن سکونت دارید ممکن است بدون لامپ و آشپزخانه و حتی بدون در و پنجره قابل تحمل باشد؛ اما سکونت در ساختمان بدون ستون امری غیر ممکن است. چرا که با حذف ستون چیزی از ساختمان باقی نمیماند، که بتوانیم در آن سکونت کنیم. ستون ساختمان دین ما، نماز است و اگر مسلمانی نماز نداشته باشد در واقع ساختمان دینش فرو ریخته و دینی ندارد تا در پرتو آن، اعمال صالحش مورد قبول خداوند متعال قرار گیرد. روی همین اصل مهم است که در قیامت اوّلیلن عملی که مورد سؤال قرار میگیرد نماز است. حال اگر نماز مورد قبول واقع شد (معلوم میشود که آن مسلمان دیندار بوده است) به مابقی اعمال خیرش هم رسیدگی میشود. اما اگر نمازی نداشت و یا نمازش مورد قبول واقع نشد به هیچ وجه پروندهی دیگر اعمال خوبش را باز نخواهند کرد چرا که انسان بی دین هر کار خیری که انجام دهد (به علت نداشتن نورانیت) در دنیای خاکی جا میماند و اثری از آن در آخرت نمایان نخواهد شد. به همین دلیل است که همواره نماز، آخرین سفارش همهی انبیای الهی بوده است.
اما عقوبت ترک نماز: گفتیم که نماز برای دین، همانند ستون برای ساختمان است. حال تصور کنید ساختمانی که در آن سکونت دارید برای چند لحظه ستونهایش از جا کنده شوند. چه اتفاقی رخ میدهد؟ بله! همهی ساختمان با اسباب و اثاثیهاش فرو میریزد و همهی سرمایهای که در طول دهها سال جمع کردهاید به یکباره از دستتان خواهد رفت. کسی هم که فقط یک نماز واجب را از روی عمد ترک کند روی همهی اعمال خوب گذشتهاش پوشیده شده و خود را به یکباره دست خالی خواهد دید.
2. کنار گذاردن گناه و معصیت.
توضیح: نماز معراج مؤمن است و گناه در بند کشندهی روح آدمی. حالا کسی که اهل گناه و معصیت است وقتی نماز میخواند دچار تعارضی عجیب میشود. چرا که از یک سو، نماز میخواهد او را به عالم بالا ببرد و از سوی دیگر، گناه او را به قعر زمین میکشاند. در این کشمکش روح انسان خود را در فشار عجیبی میبیند که تحمل آن برایش بسیار سخت است. به همین دلیل است که وقتی گنه کاران وارد نماز میشوند همانند کسی که در زندان افتاده به سرعت خم و راست میشوند تا اینکه نماز خود را به آخر برسانند. حتی بعد از اتمام نماز هم حاضر نیستند برای چند دقیقهای که شده، در مکان نماز بنشینند و بلافاصله جای خود را ترک میکنند. در این کشمکش عجیب، ممکن است برخی گمان کنند راه رهایی از آن فشار روحی، ترک نماز است در حالی که نماز عبادتی نورانی و ملکوتی است و با کنار گذاردن آن نه تنها مشکل انسان حل نمیشود بلکه پیچیدهتر هم خواهد شد. حالتی که نماز برای نمازگزار آشکار میکند واقعیتی تأسف بار از درون او و چشمهی بسیار کوچکی از فشار قبر است که بعد از مرگ برایش رخ خواهد داد. نماز به او هشدار میدهد که در درونش چه میگذرد و با زبان بی زبانی به او گوشزد میکند که چه درون آلوده و سیاهی دارد. پس راه صحیح این است که هشدار نماز را جدّی بگیریم و با استعانت از نماز به جنگ شیطان درونی خود برویم و با عزم جدی بر ترک گناه، خود را از جهنم درونی خود نجات دهیم.